مهربان خدای من...
پسرکم سلام وقتی شب باشدو هوا خنک باشد و آسمان هم پر از ستاره باشد تو باشی و خدا باشد و علی جانت کودکت پشت سرتان نشسته باشد و صدای شیرین آن آن (قان قان)کردنش با ماشین هایش بیاید توی جاده پرنده پر نزند و موسیقی مورد علاقه ات بخواند:ندیدی ماهتاب امشب چه زیباست ندیدی جانم از غم ناشکیباست ...مهربان خدای من نعمت را بر من تمام می کنی... +خوشبختم خیلی... +توی خانه نشسته بودیم و حوصله مان سر رفته بود دلمان هوای شهراب و همه ی شلوغی و سر و صدایش را کرد ساعت ۱۰ بود که راه افتادیم و ۲ شب هم رسیدیم و تا ۷ صبح هم دور هم حرف زدیم خوش گذشت خیلی به جز قسمت دلتنگی من برای بابایم که طولی نکشید و سریع خودم را جمع کردم سخت بود اما توانستم فر...
نویسنده :
مامان
20:16