بدون عنوان
پسر عزیزم سلام
شب گذشته با بابا علی جان رفتیم تئاتر شما هم پیش مامان جون ماندی و در کنار دایی ها و زندایی حسابی خوش گذراندی اسم تئاتر نمایش اسپانیایی بود وقتی برگشتیم منتظرمان بودی و چنان دویدی و خودت را در آغوشمان انداختی که انگار سالهاست هم را ندیده ایم دوستت دارم پسر مهربان من ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی