امیرحسامامیرحسام، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره

تنها برای دل یگانه فرزندم امیر حسام

آخه این چه وضعیه؟ شبکه پویا دوست بچه ها؟

1394/1/29 20:21
نویسنده : مامان
113 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

کارتون های زمان بچگی مون یادتونه ای کی یو سان که باهوش بود و کچل بود و خوش اخلاق بود و فکر می کرد و چاره اندیشی بعد هم با فکر هاش به همه کمک می کرد تا مدت ها هم وقتی می خواستیم فکر کنیم انگشتمون رو تر می کردیم و بعد می کشیدیم به سرمون یا کارتون با خانمان که دخترک با اینکه وسطای راه مادرش رو از دست میده باز هم نا امید نشد و رفت و با محبت و پشتکار دل پدر بزرگش رو به دست آورد و کنارش خوب و راحت زندگی کرد یا حنا که تو اون سن کم از یه بچه پرستاری می کرد و ...بماند که بعد از دیدن خیلی هاشون غمباد می گرفتیم و حسابی دلمون به رحم می اومد که البته این بخشش واقعا جای کار داشت و من هم موافقم که باید قدری شادتر می بود اما به جز این واقعا آموزنده بود یا کارتون های ایرونی خودمون هادی و هدی خونه ی مادر بزرگه محله ی برو بیا و ...این روزها این که امیر حسام چه کارتونی ببینه و چی یاد بگیره برام تبدیل به یه معضل شده می زنم شبکه ی پویا و واقعا تعجب می کنم که در کنار کار دوبله آیا واقعا به محتوای برنامه ها توجهی شده یا به نوعی رفع تکلیف بوده برای صدا و سیمای عزیز در جهت زیاد کردن کانال های تلویزیون خرس برادر ۲ که یه دختر و یه خرس که اون خرسه قبلا آدم بوده و این دو تا دوست دوران بچگی هم بودن توی یه سفر عاشق هم می شن بعد دختره هم خرس می شه و با هم ازدواج می کنن یا دو تا لاکپشت که با هم دوست می شن و با دوبله ی فارسی که می گه با من ازدواج می کنی با هم نامزد میشن و موج دریا اونارو توی یه سفر از هم جدا می کنه و لاکبشته یه عالمه می گرده و وقتی دوست دختر فرنگی/نامزد دوبله شده اش رو پیدا می کنه که داره با یه لاکپشت دیگه لاو می ترکونه و خلاصه از یه کوسه کمک می گیره و دوباره دختره رو تصاحب می کنه ویا جوجه اردک زشت معروف خودمون اصلا داستانش عوض شده و اصل ماجرا به حاشیه کشیده می شه نسخه ی جدیدش جوجه اردک با یه موش داره سفر می کنه که در بین راه یه اردک خانوم خوشگل رو توی دهن روباه می بینه و بعد نجاتش می ده و بعدش هم به سن بلوغ می رسه یعنی به خدا شاخ در آوردم ...اگه بخوام همه رو بگم خیلی می شه و کلا کارتون های این روز های بچه ها  پره  از به قول کافه چی جانم که چقدر هم دلم برای نوشته هایش تنگ شده اعمال خاک بر سری (یعنی من عاشق این کلمه سازیاشم)گاهی هم تصویر داره پخش می شه و مثلا یه جنس مونث داره با مذکره حرف می زنه که یه دفعه صورتش سرخ می شه و مثلا دوبله می کنند برادر پس چرا مامان نمی یاد به خدا بچه ها خنگ نیستند حافظه ی تصویریشون فوق العاده بالاست و می فهمند که چه خبره به خدا توی همون فرنگستون هم هر چیزی سن خودش رو داره و بچه ی دو سال و سه ماهشون با چیزای دیگه و مخصوص به خودش سرگرم می شه و امثال ما جهان سومی ها باید بچه هاشون با همچین چیزهایی تغذیه بشن سی دی های آموزشی هم دست کمی از این کارتون ها نداره و کنار رنگ و اعداد و غیره کلی چیزهای دیگه یاد بچه ها می دن خوب این تقریبا یه جور درد و دل مادرانه بود دیگه . راستی ما جهان سومی نیستیم و در حال توسعه هستیم و دلم خواست یه کمی پیاز داغشو زیاد کنم خلاصه اینکه مادرای مهربون اگه سی دی یا فیلم به درد بخوری پیدا کردین و یا ازش  استفاده کردین و راضی بودین و یا کارتونی رو شبکه های خودمون پخش می کنه که به درد امیرحسام منم می خوره لطفا به اشتراک بذارین تا بچه هامون نسل فردامون با چیزای قشنگ و خوب تغذیه ی روحی بشن ممنون لطف می کنید گرچه عمیقا معتقدم که کوچکترین کارهای خوب و خیر خواهانه هم جوابی داره که توی همین دنیا نصیب آدم میشه

 

+امیرحسامم اگه کمی مودبانه نیست ببخش جانم

+دوستت دارم پسر خوبم

 

بعدا نوشت:یکی از پسر عمو های امیر حسام به مامان جونش گفته مامان جون به کسی نگیا اما من و فلانی (اسم یکی از دختر عموهای امیر حسام رو گفته)الان با هم زن و شوهریم بزرگ شدیم می خوایم با هم ازدواج کنیم اما کسی نمی دونه این یه رازه حالا اگه شما جای مامان بزرگه بودین چه کار می کردین؟

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۳۲ بعد از ظهر توسط مامان |  آرشیو نظرات

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)