امیرحسامامیرحسام، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره

تنها برای دل یگانه فرزندم امیر حسام

بدون عنوان

1394/1/29 20:48
نویسنده : مامان
69 بازدید
اشتراک گذاری
پسر نازنینم سلام

 

رفتیم خانه اسباب بازی بسته بود دلم نیامد برگردیم خانه با هم رفتیم پارک قدم زدیم و بازی کردیم و حرف زدیم مثل دو تا رفیق دو تا دوست خوب بعد هم سوار تاکسی شدیم و رفتیم به نزدیک ترین ایستگاه مترو و قطار سوار شدیم و بی دغدغه و بدون مقصد فقط لذت بردیم و ذوق کردیم بعد هم رفتیم فروشگاه یاس و استخر توپ تا بابا علی جان از شرکت آمد و ما را با خودش آورد خانه خیلی خوش گذشت خدا را شکر دوستت دارم پسر عزیزم ...

+فیلم جشن فارغ التحصیلی را از زور خنده نمیتوانم ببینم خصوصا وقتی که عزیز دردانه ام پشت تریبون از سر و کله مدیر گروه عزیز دارد بالا میرود یا وقتی پشت بلندگو اددد اوووددد میکند یا وقتی توی بغل مجری وول میخورد و با مجری میآید از سن پایین

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰:۴ قبل از ظهر توسط مامان |  6 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)